انرژی طبیعی و معماری بومی
نوشته: حسن فتحی (معمار مصری)
تکنیک ها و ابزارهایی که امروزه در دسترس معماران قرار دارند، آنان را از تقریباً تمام محدودیتهای مادی رها میسازند. معمار امروز جریان قرن ها گذر سبک های مختلف را در اختیار داشته و می تواند نقشه های خود را از هر قاره جهان انتخاب کند؛ اما باید به خاطر داشته باشد که در حال ساخت و ساز در فضای تهی نبوده و خانه های خود را همچون نقشه هایی روی صفحه سفید کاغذ، در فضایی خالی جای نمی دهد. وی در حال معرفی عنصری جدید به محیطی است که در تعادل خود برای مدتهای طولانی وجود داشته است. وی مسئولیتهایی دارد و خشونت علیه محیط با ساخت ساختمان هایی بدون ارجاع به آن، به مثابه ارتکاب جرم علیه معماری و شهرسازی است.
پیش از عصر صنعتی و مکانیزاسیون، انسان به منابع طبیعی انرژی و مصالح در دسترس محلی در شکل دهی به محیط مسکونی خود بر اساس نیازهای فیزیولوژیکش وابسته بود. به نظر میرسد طی قرن ها، مردم نقاط مختلف یاد گرفته اند که با اقلیم خود تعامل داشته باشند. اقلیم ریتم زندگی آنان را و همچنین محیط زندگی و لباس هایشان را شکل می دهد؛ بنابراین، آنان خانه هایی می سازند که کم و بیش در تأمین نیازهای مرتبط با میکرواقلیم انسان ها، رضایت بخش بوده اند.
راهکارهای موفقیت آمیز در قبال مشکلات اقلیمی از خردورزی های علمی حساب شده، منتج نمی شوند. این راهکارها از تجارب و حوادث بیشمار و تجربه نسل هایی متمادی از سازندگانی به دست می آیند که به استفاده از آنچه کاراست و رد آنچه کارا نیست، ادامه داده اند. این مسائل به شکل قواعد سنتی، محکم و به ظاهر دلبخواهانه ای برای انتخاب سایت، جهتگیری ساخت ها و انتخاب مصالح، روش های ساخت و طراحی، سینه به سینه به ما ارث رسیده اند.
تغییر یک آیتم منحصربه فرد از روش سنتی، پاسخی مناسب به محیط یا حتی پاسخی به همان اندازه رضایت بخش را تضمین نمی کند. با این حال، تغییر اجتناب ناپذیر است و فرم ها و مصالح جدید همانگونه که در سرتاسر تاریخ مورد استفاده بوده اند، همچنان مورد استفاده قرار خواهند گرفت. فرم ها و مصالح مدرن اغلب به دلیل سهولت کارکردشان، در کوتاه مدت جذاب به نظر می رسند.
اما هر معماری که نخست ساختمان خود را به کوره ای خورشیدی تبدیل کرده و سپس با نصب ماشین خنک کننده عظیم سعی در خنثی سازی این حرارت داشته، رویکرد نامناسبی نسبت به مشکل اتخاذ کرده و می توان عدم تناسب راهکار مورد توجه وی را با افزایش تعداد کیلوکالری هایی که وی به شکلی بلااستفاده به ساختمان وارد می کند، اندازه بگیریم. بهعلاوه، اکثریت قریب به اتفاق ساکنان مناطق استوایی به لحاظ صنعتی توسعه نیافته اند و نمی توانند هزینه لوکس مصالح ساختمانی با تکنولوژی بالا یا سیستم های خنک کننده با مصرف بالای انرژی را متحمل شوند. اگرچه معماری سنتی همواره درحال توسعه بوده و پیوسته در حال جذب مصالح و مفاهیم طراحی جدید بوده، اما تأثیرات هر مصالح یا فرم جانشین باید پیش از بهکارگیریاش، مورد ارزیابی قرار گیرد. شکست در این امر، منتج به از دست دادن مفاهیم عمیقی میشود که تکنیک های سنتی را برای ما مناسب ساخته اند.
تنها اتخاذ رویکردی علمی در ارزیابی این توسعه های جدید است که می تواند معماری مناطق استوایی و نیمه استوایی را حفظ کند. کاربرد بدون فکر روش های مدرن در این مناطق کمتر موفق خواهد بود. در کامل از محیط اقلیمی و توسعه های مبتنی بر آن در رسیدن به راهکارهای مناسب ضروری میامی معماری سنتی از راه کشف و برهان طی دورههایی طولانی پیشرفت یافته است، اما عمدتاً براساس مفاهیم به لحاظ علمی موثق، پیشرفت کرده است. جهان دانشگاهی مدرن معماری بر ارزش بررسی مفاهیم تأکید نداشته و بنابراین هیچ احترامی برای معماری بومی قائل نیست. حال زمان آن رسیده تا روی شکاف بین این رویکردهای عمیقاً متفاوت، پل بزنیم. تمام راهکارهای سنتی باید پیش از دور انداخته شدن یا جایگزین شدن، به لحاظ علمی ارزیابی شوند.
برگرفته از کتاب: نظریهها و مانیفستهای معماری معاصر