زیبایی شناسی فرم و پیچیدگی عملکرد در طراحی خانه

جنگهای جهانی اول و دوم منفعتهای بیشماری را در زمینههای سیاسی، اقتصادی و از همه مهمتر فرهنگی از آن ایالات متحده آمریکا نمود. در طول دوران جنگ جهانی دوم بسیاری از هنرمندان عرصههای گوناگون نظیر نقاشان، نویسندگان، سینماگران و معماران از اروپا به این کشور پناه بردند و بدین ترتیب نه تنها از مصائب جنگ در اروپا در امان ماندند، بلکه از قید بار سنگینی که تمدن کهن اروپا بر شانههایشان نهاده بود آزاد گشته و به نوآوری در سرزمینی بکر و به دور از ملاحظات سنتی، کلاسیک و نخ نما پرداختند; از آن جمله میتوان به بزرگانی چون "لوکوربوزیه"، "میس وندروهه"، "لویی کان" و "آلوار آلتو" اشاره نمود که هرگزقادر نبودند به تنهایی و در سرزمینهای مادریشان سمفونی معماری مدرن را بدین موزونی تنظیم کنند.
تاریخ معماری خانههای مدرن در آمریکا چکیده تاریخ معماری قرن گذشته است، چرا که در این دوران تمامی معماران صاحب نام، ایدهها و گرایشات نوین خود را ابتدا در خانههای شخصی یا مساکن جمعی مطرح نموده و سپس به دیگر زمینهها سرایت میدادند. بدین ترتیب تنوع و نو اندیشی آشکار در این بناها حاصل ترکیب پتانسیلهای فراوان معماری خانههای آمریکایی است با اصول و ایدههای اساتیدی که از دیگر نقاط جهان به آمریکا پناه برده بودند.
اما در اروپا شرایط به گونهای دیگر بود و بسیاری از کشورها نیمه اول قرن را در جستجوی حل مشکلات ناشی از جنگ های جهانی سپری نمودند.رکورد اقتصادی از تعداد کارفرمایان متمول کاسته و بر شمار اقشار کم درامد افزوده بود و تهیه مسکن حداقل برای انان را دغدغه اصلی دولت و معماران ساخته بود. در دهه های آغازین قرن بیستم عقاید معمارانی نظیر"آدولف لوس" که استفاده از تزئینات در معماری را به مثابه جنایت قلمداد مینمود و همچنین آثار معمارانی نظیر"گائودی" در اسپانیا،"ریتولد" در هلند و "فرانک لوید رایت"در آمریکا زمینه ساز مطرح شدن عقاید"لوکوربوزیه" درباب معماری مدرن گردید. در سال 1923 "لوکوربوزیه" کتابی را به عنوان "به سوی یک معماری نوین" منتشر نمود. وی در این کتاب با شور فراوان به شگفتی های صنعت و استاندارد شدن اشاره کرده و بیان نموده است که بناها نیز مانند سایر تولیدات صنعتی از جمله اتومبیل، باید با استفاده از عناصر پیش ساخته تولید شوند. وی با این ایده و با تدوین اصول پنجگانه معماری مدرن،به صراحت خانه را به ماشینی برای زندگی عنوان نمود و بدین ترتیب زیبایی شناسی فرم خانه را در چالشی طولانی مدت فرو برد. این ادعا که بسیار خشن و تک بعدی به نظر میرسید بعدها مورد انتقاد شدید قرار گرفت، اما باید توجه داشت در دورانی که فرانسه از کمبود پانصد هزار واحد مسکونی برای آوردگان پس از جنگ رنج می برد، این دیدگاه بسیار متناسب با نیازهای روز اروپا بوده است.دیدگاهی که توجه بسیاری از معماران را به سوی اهمیت پیش ساختگی و تولید انبوه مسکن در جهت کوتاه کردن زمان ساخت و کاهش چشم گیر هزینهها معطوف نمود.
پس از فروکش کردن مشکلات ناشی از کمبود مسکن و التهابات پس از جنگ توجه بسیاری از معماران که از معماری سبک بین المللی و تکرار ماشینوار بناها در اقصی نقاط جهان حمایت می کردند به سمتی دیگر گرایده شد. اهمیت هم خوانی معماری با طبیعت و بسترهای فرهنگی و اقلیمی بنا به عنوان موضاعات مطرح در معماری مورد توجه قرار گرفت و آثار ارزشمند فراوانی با این رویکرد طراحی و اجرا شدند. از این نمونه آثار می توان به "خانه آلبرت فری" (1946) اشاره نمود که آن را جهت سکونت خود و در میان طبیعت خشن صحراهای آمریکا طراحی کرده بود. همچنین در اروپا نیز "آلوار آلتو" سعی در پیوند میان اصول معماری مدرن با مصالح و خصوصیات اقلیمی کشورش، فنلاند داشت که نمونه موفقی از این آثار "خانه مایرا"(1939) می باشد. بعدها "لوکوربوزیه" نیز در طراحی "ویلای شودان" (1951) در هندوستان به خصوصیات خاص فرهنگی و اقلیمی ببنا توجه ای ویژه نشان داد.از جمله گرایشات معماری مدرن متاخر می توان به خانههای ویلایی و مجتمعهای مسکونی طراحی شده توسط "پل رودولف" اشاره نمود که در آنها چگونگی ترکیب احجام، صفحات و مصالح مدرن نظیر بتن و فولاد خانهها را به بناهایی تندیس گونه شبیه ساخته است.
در دوران پسامدرنیسم نیز خانههای با اهمیتی نظیر "خانه رابرت ونتوری" (1962)، "خانه فرانک گهری"(1978) و آثار "مایکل گریوز" به اجرا در آمدند که چندان مورد استقبال دیگر معماران قرار نگرفتند. در آثار پنج معمار نیویورکی نیز خانههای متفاوتی نظیر خانه شماره شش(1975)اثر "پیتر آیزنمن" و ویلاهای "ریچارد مه یر" که ترکیبی هوشمندانه از شیشه و صفحاتی سفید رنگ میباشند حائز اهمیت میباشند. همچنین میتوان به تلاش برای پیوند سنت و مدرنیته در آثار معماران شرقی نظیر "تادائو آندو" ، "راسم بدران" ، "بالکریشنادوشی" و "راج روال" اشاره نمود که به خوبی از عهده هماهنگ ساختن بنا با ویژگیهای بومی و معماری سنتی کشورهای خود برآمدهاند.
در سالهای اخیر نیز همچون گذشته، معماری خانه، از اهمیت ویژه ای نزد معماران مطرح و بین المللی برخوردار است و بسیاری از معماران اندیشههای نوین خود را در قالب خانهها و ویلاهایی کوچک بیان میکنند. خانههای اخیر بیانگر این واقعیتاند که همانطور که زیبایی شناسی فرم در دورههای مختلف تاریخی تغییراتی اساسی را تجربه کرده است،با ورود متخصصین از علوم مختلف نظیر روانشناسی،محیط زیست و کنترل انرژی بر پیچیدگی عملکرد در طراحی معماری خانهها نیز روز به روز افزوده میشود. خانههایی نظیر "خانه بوردو" اثر رم کولهاس (1998)، "خانه موبیوس" اثر UNاستودیو(1998)، "خانه ساحلی" اثر ریچارد مه یر (2001) و "خانه لوگارداس" اثر آلوارو سیزا(2007) نمونه هایی از مطرح ترین خانههای سالهای اخیر میباشند.